نکته آنست که ادبا و علما میگفتند و عامه نمیفهمیدند جز ناعاقلان، آنان که بیشتر از عوام الناس راست گفتند و راست شنیدند. راست گویی برای عامه عادت نبود و برای خواص منفعت نداشت. همی اندیشیدند که بر بساط عالم از برای راست کردار، چیزی حاصل نشود و دغل باز بسیار برای جمیع مخلوقین عزیزتر است.
آنکه بیشتر میاندیشید را مرتد خوانند وانکه فریب پیشه میکرد خلیفه میپنداشتند. حال آنکه آنان که چنین دغل کردهاند به کدامین آیین رفتهاند کسی هرگز پی نبرد. یا پیشتر از پیش بسیاری از برایشان این چنین نقل کردهاند و ما چنین گفتار کنیم :
آنان که چنین از برای صنعت فانی کوشند همه دنیا و دین و آخرت از چه فروشند